انجمن دانشجویان سیاست و روابط بین الملل دانشگاه گیلان


انجمن دانشجویان سیاست و روابط بین الملل دانشگاه گیلان

آخرین نظرات
05
July
الگوی رهبری ااسلامی

رهبر در محکمه

در صدر اسلام در دو زمان، دو بار حکومت اصیل اسلام محقق شد، یک زمان رسول‌الله «صلى الله علیه وآله وسلّم» و دیگر وقتى که در کوفه على بن ابى‌طالب سلام‌الله علیه حکومت مى‌کرد. در این دو مورد بود که ارزش‌هاى معنوى حکومت مى‌کرد. یعنى یک حکومت عدل برقرار و حاکم ذره‌اى از قانون تخلف نمى‌کرد. حکومت در این دو زمان حکومت قانون بوده است و شاید دیگر هیچ وقت حاکمیت قانون را بدانگونه سراغ نداشته باشیم، حکومتى که ولىّ امرش ـ که حالا به سلطان یا رئیس جمهور تعبیر مى‌کنند ـ در مقابل قانون با پایین‌ترین فردى که در آنجا زندگى مى‌کند على السواء باشد. در حکومت صدر اسلام این معنى بوده است. حتى قضیه‌اى از حضرت امیر در تاریخ است: در وقتى که حضرت امیر سلام‌الله علیه حاکم وقت و حکومتش از حجاز تا مصر و تا ایران و جاهاى بسیارى دیگر بسط داشت، قضات هم از طرف خودش تعیین مى‌شد، در یک قضیه‌اى که ادعایى بود بین حضرت امیر و یک نفر یمنى که آن هم از اتباع همان مملکت بود قاضى حضرت امیر را خواست. در صورتى که قاضى دست نشانده خود او بود، و حضرت امیر بر قاضى وارد شد و قاضى خواست به او احترام بگذارد، امام فرمود که در قضا به یک فرد احترام نکنید، باید من و او على‌السواء باشیم. و بعد هم که قاضى بر ضد حضرت امیر حکم کرد، با روى گشاده قبول کرد.
این حکومتى است که در مقابل قانون همگى على‌السواء حاضرند، براى اینکه قانون اسلام قانون الهى است و همه در مقابل خداى تبارک و تعالى حاضرند، چه حاکم، چه محکوم، چه پیغمبر و چه امام و چه سایر مردم. (6)

رهبر بین مردم

حاکم اسلام مثل حاکم‌هاى دیگر از قبیل سلاطین یا رؤساى جمهورى نیست. حاکم اسلام، حاکمى است که در بین مردم، در همان مسجد کوچک مدینه مى‌آمد و به حرف‌هاى مردم گوش مى‌کرد و آنهایى که مقدرات مملکت دستشان بود، مثل سایر طبقات مردم در مسجد اجتماع مى‌کردند و اجتماعشان به صورتى بود که کسى که از خارج مى‌آمد نمى‌فهمید که کى رئیس مملکت است و کى صاحب منصب است و چه کسانى مردم عادى هستند. لباس، همان لباس مردم، معاشرت، همان معاشرت مردم و براى اجراى عدالت طورى بود که اگر چنانچه یک نفر از پایین‌ترین افراد ملت، بر شخص اول مملکت ادعایى داشت و پیش قاضى مى‌رفت، قاضى شخص اول مملکت را احضار مى‌کرد و او هم حاضر مى‌شد. (7)
29
June

The Age of Entropy
Why the New World Order Won't Be Orderly
By Randall L. Schweller
RANDALL L. SCHWELLER is a professor of political science at the Ohio State University and author of Maxwell’s Demon and the Golden Apple: Global Discord in the New Millennium (Johns Hopkins University Press, 2014), from which this essay is adapted.
See more by this authorclose
June 16, 2014

The grand staircase at the Art Institute of Chicago. (Justin Kern)
Since the beginning of the twenty-first century, foreign policy experts have been predicting that the United States' days as global hegemon are coming to a close. But rather than asking themselves which country is most likely to replace the United States, they ought to be asking themselves whether the concept of global hegemony still applies in our era.
It increasingly seems that the world will no longer have a single superpower, or group of superpowers, that brings order to international politics. Instead, it will have a variety of powers -- including nations, multinational corporations, ideological movements, global crime and terror groups, and human rights organizations -- jockeying with each other, mostly unsuccessfully, to achieve their goals. International politics is transforming from a system anchored in predictable, and relatively constant, principles to a system that is, if not inherently unknowable, far more erratic, unsettled, and devoid of behavioral regularities. In terms of geopolitics, we have moved from an age of order to an age of entropy.
Entropy is a scientific concept that measures disorder: the higher the entropy, the higher the disorder. And disorder is precisely what will characterize the future of international politics. In this leaderless world, threats are much more likely to be cold than hot; danger will come less frequently in the form of shooting wars among great powers than diffuse disagreements over geopolitical, monetary, trade, and environmental issues. Problems and crises will arise more frequently and, when they do, will be resolved less cooperatively.
CREATIVE DESTRUCTION
How did we get here? The

18
June

دکتر محمود سریع القلم، فوق دکتری روابط بین‌الملل از دانشگاه اوهایو و استاد دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این سوال ، 30 ویژگی سیاستمدار را برای انتشار در عصرایران نوشته است که می خوانید:30 ویژگی سیاست مدار


1- اول تحصیلات خود را تکمیل کرده باشد و بعد کار اجرایی قبول کند و نه بالعکس.

2- تا آنجا که مقدور باشد، از روی متن سخنرانی کند.

3- کانون انرژی خود را در مدیریت، در بخش های فکری، تولیدی و فن آوری کشور متمرکز کند.

4- به طور دائمی، همه را متوجه "آینده" و "تحقق افق ها" نماید.

5- عصبانیت او با محاسبه قبلی باشد.

6- ظرفیت صبر و خویشتن داری تا سه سال برای پاسخ به مخالفان خود را داشته باشد.

7- جلسات را در راس ثانیه آغاز کند.

8- ارتباط خود را با تمامی اقشار جامعه به صورت مستمر و سازمان یافته حفظ کند.

9- از کوچک ترین تا استراتژیک ترین اقدامات در روابط خارجی را صرفا برای افزایش قدرت کشور بداند.

10- وقتی اشتباه کرد، عذرخواهی کند.

11- همه را متوجه "کشور"، "مصالح کشور" و "قدرت کشور" کند.

12- قبل از رسیدن به قدرت، حداقل به چهل کشور سفر کرده باشد.

13- یک روز درمیان، دو ساعت ورزش کند.

14- با دست خط خود، یادداشت های تقدیرآمیز برای افرادی که برای کشور زحمت می کشند ارسال، کند.

15- به طور واقعی و با رفتارهای تقویت کننده، به "اصل مقدس رقابت" معتقد باشد.

16- به یک زبان روز خارجی مسلط باشد.

17- پدر و مادر اصیلی داشته باشد.

18- برنامه ریزی و مدیریت او، با واقعیت ها و مقدورات سنخیت داشته باشد.

19- حداقل دو کار مهم عمرانی و دو چرخش بزرگ فکری که به نفع زندگی مردم باشد، از خود به جا گذارد.

20- در بحبوحه جدی ترین مذاکرات، نخی که از دگمه پیراهن طرف مقابل آویزان است را گوشزد کند: به جزئیات توجه کند.

21- زیرمجموعه او از هوش ذهنی، هوش عاطفی و هوش اجتماعی برخوردار باشد.

22- در هر شرایطی و با هر کسی، مودب باشد.

23- از اسلحه "سکوت" نهایت بهره برداری را کند.

24- در سخنرانی و اقناع مخاطبان، تا می تواند از آمار و ارقام استفاده کند.

25- توجه به زیبایی ها اعم از طبیعت، رنگ های شاد، لبخند، محبت، جزئی از زندگی روزانه او باشد.

26- اخلاق و مدنیت او قبل از مواضع سیاسی اش نمود داشته باشد.

27- قبل از آنکه به قدرت برسد، در حد معمول، خوب زندگی کرده باشد.

28- حداقل 200 بیوگرافی خوانده باشد.

29- از یک نظام فکری منسجمی برخوردار باشد ولی با داده های جدید، آمادگی تعدیل و اصلاح فکر خود را پیدا کند.

30- مسئولیت قدرت را بپذیرد و پاسخگویی به مردم را، جدی، حقوقی و مقدس بشمارد.

14
June
The 17 Contradictions of Capitalism [Audio]
2014/04/02 11:00 ب.ظ
Speaker(s): Professor David Harvey | You thought capitalism was permanent? Think again. Leading Marxist thinker Professor David Harvey unravels the contradictions at the heart of capitalism – its drive, for example, to accumulate capital beyond the means of investing it. David Harvey (@profdavidharvey) is Distinguished Professor of Anthropology and Geography at the Graduate Centre of the City University of New York. This event marks the publication of Professor Harvey’s new book, Seventeen Contradictions and the End of Capitalism. Murray Low is associate professor of human geography in the Department of Geography & Environment at LSE.
11
June


بنیادی ترین ویژگی مهم این گفتمان، نفی سلطه منطقه ای در خلیج فارس و خاورمیانه و پس از آن، نفی سلطه در سطح جهانی است. در این راستا است که حمایت قاطع از جنبش فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی مطرح می شود.
خبرگزاری فارس: میراث گفتمانی حضرت امام (ره) در سیاست خارجی ایران

رهبران انقلابهای بزرگ در تاریخ، رهبران زایش گفتمان های جدیدی هستند. اصلا عده ای را عقیده بر این است که انقلابی شکل نمی گیرد، مگر اینکه گفتمان جدیدی در بستر جامعه شکل گیرد.

به عبارت دیگر، ممیزه اصلی انقلابها، وجود رهبری است که بتواند گفتمان حاکم در جامعه را تغییر دهد. گفتمان به وجود آمده عمدتا در مقابل گفتمان های مستقر قبلی قرار دارد و به تدریج جایگزین آنها می شود.

گفتمان های جدید یک شبه و ناگهانی ایجاد نمی شوند، بلکه در یک بستر زمانی نسبتا طولانی به وجود می آیند. گفتمانها، حاصل یک تبادل بین الاذهانی است؛ به این معنا که باید در روح و اندیشه مردم در سطح اجتماعی منزلت شایسته خود را پیدا کند و آنگاه است که انقلاب شکل خواهد گرفت.

06
June

What's the most powerful political force in the world? Some of you might say it's the bond market. Others might nominate the resurgence of religion or the advance of democracy or human rights. Or maybe it's digital technology, as symbolized by the Internet and all that comes with it. Or perhaps you think it's nuclear weapons and the manifold effects they have had on how states think about security and the use of force

.