انجمن دانشجویان سیاست و روابط بین الملل دانشگاه گیلان


انجمن دانشجویان سیاست و روابط بین الملل دانشگاه گیلان

آخرین نظرات

-۲۵ سال از رحلت امام می‎گذرد ولی شور و اشتیاق برای شنیدن درباره او و دانستن از او کم نشده است. این واقعیت مخصوص به ما نیست و در دنیای اسلام و فراتر از آن نیز وجود دارد.
-نه تنها در کشور ما که نسل سوم انقلاب در حال بالیدن است بلکه در دنیای اسلام جوانان عصر ارتباطات و اینترنت که با مسائل دور از محیط خود به راحتی می توانند ارتباط بگیرند به دنبال این هستند که درباره مسائل انقلاب اسلامی و معمار این بنای عظیم مطالب بیشتری بدانند.
-پدیده مردم سالاری دینی نظریه ولایت فقیه مسائلی است که برای محیط‌های فکری دنیای اسلام حائز اهمیت و دارای جاذبه است.
-دشمنان ما تلاش گسترده‌ای را از روزهای اول آغاز کرده‌اند و هرچه جلو رفته ایم این تلاش بیشتر شده است. از صدها و بلکه هزاران ایستگاه تلویزیونی رادیویی و اینترنتی استفاده کرده‌اند برای دشنام دادن به جمهوری اسلامی و به بانی بزرگ آن و به طرفداران آن.

-این مطلب به ما کمک کرده است تا بتوانیم از آن استفاده کنیم یعنی حس کنجکاوی را در مستمعان و مخاطبان در سراسر دنیا بر انگیخته است.

-امروز در نیای اسلام هم می‌خواهند بدانند که علت این همه دشمنی کردن و سنگ پراکنی و لجن پراکنی کردن چیست و آن حقیقتی که آماج این دشمنی ها است چه ماهیت و حقیقتی دارد؟.
-بنابراین دشمنان ما به قصد دشمنی نام ما را بردند و درباره امام و نظام ما سخن گفتند اما آن هم "یکیدون کیدا و اکیدون کیدا"؛ آنها با این نیت این حرکت وسیع را آغاز کردند اما در نهایت برای ما یک فرصتی به وجود آمد چون حس کنجکاوی مستمعان این دستگاه ها در سرتاسر جهان تحریک شد.
-در کشورهای اسلامی در منطقه ما بیداری اسلامی که احساسات ضد استکباری در آن غلبه داشت بر هر پدیده دیگری نشانه همان کنجکاوی و پاسخ‌گیری و پاسخگویی است.
-ممکن است دستگاه های اطلاعاتی، آمریکایی و غربی به بزرگترهای خود اینگونه گزارش دهند که توانسته اند بیداری اسلامی را در منطقه ما سرکوب کنند اگر اینگونه تصور کنند این هم یکی دیگر از خطاهای راهبردی و غلط تحلیلی کردن دشمنان ما خواهد بود.

-بیداری اسلامی ممکن است برای مدتی در بخشی از دنیای اسلام سرکوب بشود اما بلاشک ریشه کن نخواهد شد و گسترش خواهد یافت و این فهم و ادراک و دریافت در کشورها و نسل جوان مسلمان در این منطقه چیزی نیست که به این آسانی ها بتوانند آن را از بین ببرند.
-دشمنان البته تلاش می‌کنند و تلاش هایشان ممکن است در برخی بخش ها برای مدت کوتاهی موفقیت آمیز باشد اما در نهایت ابتر است.
-این کنجکاوی که در نسل جوان امروز در دنیا درباره پدیده مردم سالاری دینی وجود دارد ناشی از این است که جمهوری اسلامی یک پدیده ای بود که ۳۵ سال از آغاز ولادت آن گذشت و در تمام این مدت ۳۵ سال با واکنش خشن و خصمانه قدرت های مسلط دنیا مواجه بود. هم واکنش نظامی نشان دادند و هم واکنش تبلیغاتی نشان دادند و هم واکنش خصمانه اقتصادی نشان دادند.

-امروز وقتی نسل دوم و سوم انقلاب به جمهوری اسلامی نگاه می‌کنند چند میلیون دانشگاه چندین هزار طلبه ، چندین هزار پژوهشگر، چند ده هزار استاد دانشگاه، هزاران نخبه علمی که برخی از آنها در عرصه بین المللی نام‌آور و شناخته شده‌اند. هزاران نخبه سیاسی و فرهنگی و تولیدی و اقتصادی واقعیت جامعه امروز ما این است.
-در میدان علم و فناوری جمهوری اسلامی با وجود همه این تحریم ها ماهواره به فضا می فرستد، موجود زنده به فضا میفرستد و بر می‌گرداند. انرژی هسته‌ای تولید می‌کند و در بیسیاری از دانش‌های نو پدید جزو ده کشور برتر دنیا قرار می‌گیرد. شتاب پیشرفت ما ۱۳ برابر متوسط دنیا اعلام می‌شود.
-جمهوری اسلامی در سیاست‌های منطقه حرف اول را میزند. در مقابل رژیم غاصب و مورد حمایت زورگویان عالم یک تنه می‌ایستد و از مظلوم دفاع می‌کند. هر انسان آگاهی به کنجکاوی می‌افتد که این موجود و پدیده چیست.
-در زمینه‌های سیاسی و احتماعی جلوه والای مردمسالاری در این کشور که ما ۳۵ سال از انقلابمان گذشته و در این مدت ۳۲ انتخابات سراسری داشتیم؛ این شوخی است؟.

-‫انتخابات های جمهوری اسلامی با مشارکت‌های بالا و بعضا از متوسط میانگین جهانی بالا و بعضا بسیار بالاتر است. انتخابات‌های ما جلوه مردم سالاری است.
-نمونه بی نظیر دیگر دو پدیده ای است که ما به آن عادت کرده ایم ولی برای ناظر جهانی بی نهایت است.
-جشن انقلاب را بعد از ۳۵ سال مردم به طور مداوم تا این ۳۵ سال جشن گرفته اند و با یک راهپیمایی عظیم پرشکوه در روزهای سرد پایان بهمن برگزار کردند. ما شاید عادت کرده ایم اهمیت و عظمت موضوع به چشممان نمی آید اما این برای ناظران جهانی بسیار خیره کننده است. این موضوع راه نویی را به ذهن‌های علاقمندان و افرادی که اهل سوال و استفسار و تحقیقند ارائه می دهد و این واقعیت مهم دوران ما است که عبارت است از توجه و کنجکاوی عمومی دنیای اسلام.
-کسانی که اهل فهم مسائل هستند نسبت به این پدیده ای که در کشور ایران اسلامی به توفیق الهی تحقق یافته و روز به روز رشد کرده است. این واقعیت ساخته و پرداخته دست معمار بزرگ است.
-درباره امام خیلی حرف زدیم؛ شاید بعضی ها خیال کردند ما با اغراق و مبالغه حرف میزنیم اما آنچه درباره امام بزرگوارمان گفتیم تنها بخشی از واقعیت است. امام بزرگوار ما دارای مضمون و معنا و مغز بود.

-‫آنچه که در اختیار ملت ایران و در معرض فکر و دید ملت ها در سراسر عالم است ساخته و پرداخته آن دست توانا است؛ ما برای اینکه راه را درست برویم باید نقشه معمار را بدانیم.
-اگر در یک بنای متعارف معمولی نقشه اصلی معلوم نباشد سازندگان و بنایان هرچقدر هم چیره دست باشند ممکن است اشتباه کنند.
-باید نقشه اصلی را دانست تا بتوان بر اساس آن نقشه اگر هنری در سازندگی است آن را به کار برد. نقشه او نقشه ای نبود که فقط از ذهن انسان صادر شود و قطعا موید "من عندالله" بود.
-خود امام(ره) می‌فرمود آنچه پیش آمده با دست قدرت الهی است و چشم بینا و بصیر او درست دیده بود.
-ما مواظب باشیم آن نقشه را بشناسیم تا بتوانیم راه را ادامه دهیم و اگر نقشه را ندانستیم زاویه پیدا میکنیم و اگر زاویه پیدا شد روز به روز از صراط مستقیم دور می شویم و به هدف ها نمی رسیم.
-برای رسیدن به هدف نباید راه را گم کنیم و به همین خاطر باید نقشه اصلی امام جلوی ما باشد.
-کار اصلی امام بنای یک نظم مدنی سیاسی بر اساس عقلانیت انقلاب اسلامی بود.

-‫مقدمه لازمه این کار این بود که نظام پادشاهی که هم فاسد و هم وابسته و هم دیکتاتور بود و دچار فسادهای گوناگون اخلاقی و مالی و وابسته به قدرت ها بود و یک روز وابسته به انگلیس و یک روز آمریکا و منافع کشور را در مقابل منافع بیگانگان حاضر بود فراموش کند و هم دیکتاتور و مستبد بود و رای مردم برای آن مطرح نبود را سرنگون کند.

-هرکدام از اینها یک فصل بلند و یک کتاب است. مقدمه آن کار بزرگی که امام میخواست انجام دهد ریشه کن کردن این رژیم فاسد دیکتاتور بود که همت بر آن گماشت و این رژیم ریشه کن شد.

-مسأله این نیست که نظام پادشاهی برود و نظام شبه پادشاهی بیاید؛ مسئله این است که خصوصیات نظام پادشاهی باید ریشه کن می‌شد و امام آن را ریشه کن کرد و رفتار و رهنمودهای امام هم همه در این جهت است.

-در بنای آن نظم مدنی و سیاسی امام دو نکته وجود دارد که بهم پیوند خورده است و دو روی یک حقیقت است؛ یعنی سپردن کار کشور به مردم از طریق مردم سالاری و انتخابات و دوم اینکه این حرکت که از اسلام بود باید در چارچوب شرعیت اسلامی باشد.

-این دو بخش است و در یک نگاه دو بعد حقیقت است؛ گمان نکنند افرادی که امام انتخابات را از فرهنگ غربی گرفت و آن را با شریعت اسلامی قاطی کرد؛ اگر انتخابات جزو دین نمی‌بود و از شریعت اسلامی استفاده نمی‌شد امام هیچ تقیدی نداشت و صریح مطلب را بیان میکرد.

-شریعت اسلامی چارچوب است در همه قوانین و عزل و نصب ها و رفتارهای عمومی؛ گردش کار در این نظام بوسیله مردم سالاری است.

التزام به شریعت اسلامی روح و حقیقت نظام اسلامی است. شریعت اسلامی اگر اجرا بشود در جامعه به طور کامل هم آزادی‌های عمومی و مدنی را تامین میکند و هم آزادی ملت را که اسمش استقلال است تضمین می‌کند. استقلال یعنی آزادی در ابعاد یک ملت که وابسته به کسی و جایی نباشد. یعنی ملتی که تحت نفوذ دشمنان خود و بیگانگان قرار ندارد اسلام این را تضمین میکند.

-آزادی استقلال، عدالت و معنویت را شریعت اسلامی در جامعه تضمین می کند. امام بزرگوار ما شریعت اسلامی را که روح جمهوری اسلامی است مورد تکیه قرار داده است.
مردمسالاری دینی هم یک وسیله و ابزار است. هیچ قدرت و غلبه ای در مکتب امام که از تقلب و اعمال زور حاصل شده باشد مورد قبول نیست.
-در نظام اسلامی قهر و غلبه معنا ندارد قدرت و اقتدار معنا دارد اما اقتدار برخواسته از اختیار و انتخاب مردم است؛ آن اقتداری که ناشی از زور و غلبه باشد در شریعت اسلام و مکتب امام معنا ندارد.

-‫در این نسخه جدید یکی از عناصر اصلی به کمک مظلوم شتافتن و با ظالب مقابله کردن است. به کمک مظلوم باید رفت که در زمان ما مصداق اتمّ آن مظلومیت ملت فلسطین بود که شما دیدید امام بزرگوار از روز اول تا آخر عمر راجع به فلسطین تاکید و حمایت کرد و وصیت کرد که این مسأله را ملت ایران و مسئولان کشور فراموش نکنند.
-کمک به مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالم انکار صریح هیبت و ابهت ظالم هم یکی از بخش های این نسخه جدیدی است که امام بزرگوار ما عرضه کرد.

‫-این تصویر کوتاه و توصیف کوتاهی است از مجموعه آن نظام سیاسی و مبنایی که امام بزرگوار ما پس از فروپاشی نظام پادشاهی به کشور آورد و عرضه کرد و مورد قبول قاطع مردم قرار گرفت و تحقق پیدا کرد و این نسخه مثل خیلی از حرف های سیاسی در کتاب نماند و تبلور پیدا کرد و ملت ایران هم ما انجام داد و فداکاری نشان داد و آن را حفظ و روز به روز قوی تر کرد.

-امام در آن کاری که میخواست انجام دهد به توفیق کامل دست پیدا کرد؛ آیا این کار بزرگ ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا بخش های خالی این جدول که به طور طبیعی وجود دارد پر خواهد شد؟ این بستگی به همت و آگاهی من و شما دارد و اینکه ما چقدر آن خط روشن را رعایت کنیم.
-این ملتی که ما داریم مشاهده میکنیم و این تحربه ای که به ما نشان داده و این سیر مستمری که در این ۳۵ سال و ۲۵ سال بعد از رحلت امام ملت نشان داده اند، این ملت به اذن و حول قوه الهی به اوج قله ها خواهد رسید.

‫-این راه مثل همه راه های مهم که به سمت هدف های بزرگ کشیده شده است چالش هایی هم دارد. این موانع را باید بشناسیم تا بتوانیم از آنها عبور کنیم.
-اگر مانع را نشناختیم عبور از مانع یا دشوار و یا غیرممکن خواهد شد. باید جوانان و فرزانگان و نخبگان فکری ما هرکدام از این سرفصل‌ها را فکر و مطالعه کنند. نه فقط بحث های ذهنی شبه روشنفکری، بلکه بحث های ناظر بر واقعیت.
-دو چالش را عرض میکنم یکی بیرونی و یکی درونی؛ چالش بیرونی ما مزاحمت های استکبار جهانی است و بی رو دربایستی بخواهیم بگوییم؛ "مزاحمت های آمریکا" است. سنگ اندازی میکنند.
-درست است که شاید در تحلیل های بعضی از متفکران سیاسی خودشان هم این است که میگویند فایده ای ندارد و نمیشود با این حرکت عظیم مقابله کرد لیکن سنگ اندازی میکنند.
-این نقشه لو رفته و کلان آمریکا است که امروز در خلال اظهار نظرها و رفتار های آنها این نقشه لو رفته است؛ آمریکا جریان ها و آدم‌های دنیا را به سه قسم تقسیم می‌کنند؛ ‫یک قسم گوش به فرمان ها و جریان های سیاسی گوش به فرمان، یک عده کشورهایی که گوش به فرمان نیستند اما باید با آنها مدارا کرد و منافع مشترکی با آنها تعریف کرد و یک طوری با آنها کنار آمد و قسم سوم کشورهای نافرمان هستند که باج به آمریکا نمی دهند.
-همه کشورهای دنیا و همه آدم ها و شخصیت ها برجسته و ممتاز آمریکا از نظر آمریکایی ها از این سه حالت خارج نیستند؛ آن دسته اول در سیاست آمریکایی ها حمایت کامل است؛ البته حمایت مفت و مجانی نیست بلکه آنها را می دوشند و در واقع از توانایی ها و امکانات آنها برای تامین منافع خودشان از آنها سواری و همه جور خدمت میگیرند و اهمیتی هم نمی دهند. البته اگر چنانچه رفتاری از آنها سر زد که در عرف جهانی زشت بود نه تنها آن را محکوم نمی‌کنند بلکه از آن دفاع هم می‌کنند.

-آمریکایی ها دیکتاتوری‌های برخی نظام های مرتجع منطقه را توجیه می‌کنند و میگویند اینها پدرسالارند. صدام حسین در یک بخشی از زندگی جزو این سرسپرده ها و گوش به فرمان ها بود و در آن مدت همه حمایت های لازم را از او کردند و به او سلاح شیمیایی و نقشه ها و تحرکات نظامی ما را که با ماهواره ها کشف می شد را دادند.
-دسته دوم کسانی هستند که به دلیل منافع مشترک مدارا میکنند اما وقتی فرصتی پیدا کند خنجر را از پشت به قلب آنها می کوبد، مثل کشورهای اروپایی که آمریکا با آنها مدارا میکند. نه به این معنی که منافع آنها را رعایت میکند بلکه اگر بتواند لگد هم میزند.
-‫از کشور همپیمان خود و زندگی خصوصی او جاسوسی می‌کنند و ابایی هم ندارند و وقتی هم افشا می‌شود می‌گویند چاره ای نبوده و حتی حاضر به خودخواهی هم نیستند.
-‫اروپایی ها امروز در یک خطای بزرگ راهبردی قرار دارند که خودشان را در خدمت آمریکا قرار داده‌اند که آمریکا منافع آنها را رعایت نخواهند کرد.
‫-دسته سوم هم کسانی هستند که آمریکا سیاستش در مورد اینها این است که از هر وسیله ممکن باید علیه این کشورهای نافرمان استفاده کرد و هیچ حد و مرزی نمی شناسند و اگر شما دیدید کشوری در برابر آمریکا نافرمان است و آمریکا حمله و یا تحریم شد بدانید مانعی در سر راه وجود دارد و نمی تواند انجام دهد که انجام نمی دهد و اگر بتواند انجام خواهد داد.
‫-این کشور نافرمان تنها جرمش این است که حاضر به باج دادن به آمریکا نیست و آمریکایی ها برای اینکه این کشور را به زانو در بیاورند از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند و اگر کاری انجام نمی دهند بخاطر نتوانستن است.
‫-حمله نظامی امروز از نظر آمریکایی ها یک اولویت نیست. آنها ‫فهمیدند که در قضیه عراق و افغانستان که تهاجم نظامی کردند ضرر کردند و فهمیدند که حمله نظامی به همان اندازه که برای کشور هدف ممکن است خطرناک باشد برای کشور حمله کننده هم می تواند خطرناک باشد.
‫-یکی از راه ها این است که پیشبرد هدف های خودشان را در آن کشور مورد نظر که آماج دشمنی آنها است به عناصر داخلی همان کشورها بسپارند. آنها ‫در همه جای دنیا این کارها را می‌کنند و تنها به ایران اختصاص ندارد. کسانی را حمایت کنند که در کشور کودتا کنند و آن دستگاه سیاسی که در مقابل آنها تسلیم نمی‌شود را از سر راه بردارد.
‫-یک راه دیگر کشیدن بخشی از مردم به خیابان ها است که این انقلاب های رنگی در منطقه از همین روش است؛ ‫دست آمریکایی‌ها پشت انقلاب های رنگین اخیر در منطقه و اروپا بود.
-‫مسئول آمریکایی در تظاهرات یک اقلیتی در یک کشور چه نقشی میتواند ایفا کند که در آنجا حضور پیدا کرده است؛ ‫یکی از کارهایشان این است که باکشاندن گروهی از مردم به خیابان نافرمانی مدنی کنند

‫-‫یکی از کارهای دیگر راه انداختن گروه های ترور است که آن را در افغانستان و عراق و برخی کشورهای منطقه و کشور ما راه انداختند. در کشور ما دانشمندان و متخصصان انرژی هسته ای را زدند و قبل از آن هم نخبگان سیاسی، علمی و روحانی را زدند و اینها زیر دامن آمریکا رشد کردند.
-‫بعضی هم بخاطر خدماتی که به آمریکا کردند مورد پذیرش آمریکایی ها قرار گرفتند. ‫همین عناصر منافق که آحاد مردم، علما و دانشمندان را کشته اند امروز با آنها هستند.
-‫یکی از روش های دیگر ایجاد اختلاف در راس حاکمیت ها است. آنها ‫سعی میکنند در راس نظامی که با آنها نیست حمایت دوگانه درست کنند. آنها خیلی جاها موفق می‌شوند وخیلی جاها هم نمی‌شوند.
-‫یکی دیگر از راه‌های آنها این است که با تبلیغات افکار مردم را از اعتقادات ایمانی شان منصرف کنند و همه این کارها را آمریکا علیه مردم ما کرده و در همه اینها شکست خورده است.

-گاهی یکی با شما دشمنی می‌کند ولی اگر دقتی کنید دشمنی او دشمنی اصلی نیست؛ باید دشمن اصی را پیدا کنید. امروز یک عده ای در بخش های دنیا اسلام مانند گرو های تکفیری علیه ایران و شیعه دارند تلاش می‌کنند و کارهای زشتی میکنند ولی این‌ها دشمنان اصلی نیستند؛ دشمنی میکنند و حماقت میکنند ولی دشمن نیستند ولی دشمن اصلی کسی است که آنها را حمایت می‌کند.

-باید به این گروه های بی عقلی که به نام سلفی‌گری و به نام اسلام با نظام جمهوری اسلامی مقابله میکنند بگوییم که ما شما را دشمن اصلی نمیدانیم بلکه فریب خورده میدانیم.

-تو اگر خطا میکنی و کمر به قتل برادر مسلمان میبندی ما تو را جاهل می‌دانیم تا اینکه کمر به قتل او ببندیم.

-اگر کسی به ما حمله بکند با مشت محکم ما مواجه خواهد شد و این طبیعی است. اما معتقدیم اینها دشمنان اصلی نیستند و فریب خورده هستند و دشمنان اصلی آن دشمن پشت پرده است که سرویس های امنیتی است.

-سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور و اینکه در مقابل هم بایستیم یکی از مصادیق آن چالش اصلی است؛ دچار شدن به تنبلی و کم کاری و یاس و ناامیدی و تصور اینکه ما نمی‌توانیم و تا حالا نتوانستیم، همه چالش های درونی ما است و باید با آن مقابله کنیم.

-همانطور که امام گفتند ما میتوانیم و باید عزم ملی و مدیریت جهادی داشته باشیم. نخبگان ما باید بنشینند این مسائل را بررسی کنند.
  • .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">