انجمن دانشجویان سیاست و روابط بین الملل دانشگاه گیلان


انجمن دانشجویان سیاست و روابط بین الملل دانشگاه گیلان

آخرین نظرات
14
June
12
February

 

برای بازدید از کانال ما در تلگرام روی لینک ما در تلگرام در قسمت پیوندها کلیک کنید.

20
April

دریافت

تحول سیاست خارجی هند در حوزه جنوب شرقی آسیا

New layer...
12
October

دریافت
توضیحات: دکتر انصاری، سجاد بهرامی مقدم
جمهوری خلق چین بر میراثی از پادشاهی سرزمین میانه، و از طرفی متعلقات سیاسی، اقتصادی و هنجاری برآمده از تطور تحولات بطئی اروپایی شکل گرفته است که به پیدایش نظام وستفالیایی و سپس گسترش جهانشمول آن انجامیده است. چین برای قرن¬ها، تا میانه قرن نوزدهم با تمدنی در مقیاس و منزلت خود بطور اساسی درگیر نشده بود. برای قرن های متمادی، چین به مثابه تمدنی درخود، حیات داشت که روابط گسترش یافته ای با دنیای بیرونی نداشت. دریاهای پیرامون شرقی و جنوبی، استپ ها و بیابان های شمال غربی، کوهستانهای هیمالیا و فلات تبت حائل هایی طبیعی بودند که ارتباط چین را با تمدن ها و دیگر جوامع کهن آسیایی محدود می کردند. علاوه بر آن در طول تاریخ، امپراتوری چین تمایلاتی جهان گشایانه در مقیاس جهان گشایی امپراتوری مغول، یا دیگر جهان گشایان نداشته است. در واقع بطور کلی مرکز ثقل قدرت سیاسی امپراتوری چین در مرکز سرزمین اصلی چین کنونی متمرکز بوده است که در پیرامون آن جوامع کوچکتر و غالبا ضعیفتری می زیستند که از طریق نظام خراجگزاری مشروعیت اقتدار امپراتوری چین را می پذیرفتند. برای قرن ها باور غالب چینی ها بر این بود که به مثابه تمدنی ازلی و شکوفا در احاطه دنیایی از بربریت جای گرفته اند که نه چیزی برتر از تمدن چین در آن یافت می شود و نه این قابلیت را دارد که بتواند از دستاوردهای تمدن باشکوه چین بهره مند شود. در واقع امر نیز چین از پویاترین جوامع محسوب می شد، بطوریکه برای نمونه، برآورد می شود که در سال 1800 میلادی، حدود 33 درصد از تولید ناخالص جهان را داشته است و بطور کلی در طول هجده قرن یعنی تا قرن نوزدهم میلادی، منزلت اقتصادی چین از منزلت هر جامعه اروپایی والاتر بود. چین در چنین منزلتی از اواخر سده هجدهم توجه تجار و بازرگانان اروپای غربی را به خود جلب کرد، پیش تر نیز امپراتوری های استعماری جنوب اروپا که تا دوردست در آمریکای لاتین و آسیا پیشروی کرده بودند به مرزهای چین رسیده بودند

01
August
رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم
مذاکره با آمریکا درباره منطقه سمی مهلک است/ بحث رفع تدریجی تحریم ها مطرح می شود، چرا؟
کد خبر: ۲۸۳۶۰۳
۱۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۱
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای گوناگون مردم استانهای مختلف کشور، مشکلات معیشتی مردم را دغدغه عمیق و مستمر خود خواندند و با تأکید بر تکیه بر ظرفیتهای داخلی به عنوان تنها راه حل مشکلات مردم افزودند: بر جام، به عنوان یک تجربه، بی نتیجه بودن مذاکره با امریکایی ها، بدعهدی آنها و ضرورت بی اعتمادی به وعده های امریکا را بار دیگر ثابت کرد و نشان داد راه پیشرفت کشور و بهبود وضع زندگی مردم، توجه به داخل است نه دشمنانی که مدام در منطقه و جهان در حال مانع تراشی برای ایران هستند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی، حضور قشرهای گوناگون مردم از استانها و مناطق مختلف کشور را در این دیدار، نشان دهنده این واقعیت دانستند که مردم ایران با وجود زبانها، قومیتها و مذاهب مختلف، یکپارچه و متحد در تلاشند ایران عزیز را به عنوان الگوی معنوی و مادیِ یک کشور اسلامی به جهان معرفی کنند تا دیگر ملتهای مسلمان با ایستادگی در مقابل سیاستهای اختلاف انگیز و استثماری استکبار، همین مسیر پر افتخار را طی کنند.

ایشان، پیشرفتهای علمی سیاسی و اجتماعی کشورمان را پس از پیروزی انقلاب، در یک ارزیابی منصفانه تحسین برانگیز خواندند و خاطرنشان کردند: ایرانی که در دیکتاتوری پهلوی، «وابسته، عقب افتاده و ذلیل امریکا و انگلیس» بود، اکنون به کشوری عزیز و مقتدر تبدیل شده که قدرتهای بزرگ به چشم یک هماورد منطقه ای به او می نگرند و در تلاشند بر ظرفیتها و امکانات او در منطقه مسلط شوند که البته نمی توانند.

حضرت آیت الله خامنه ای با استناد به تجربه تاریخیِ ایجاد و شکوفایی تمدن اسلامی افزودند: مسیر تبدیل ایران عزیز به یک کشور اسلامی الگو، البته زمان‌بر است و نیازمند همت و تلاش بی وقفه‌ی مسئولان و ملت می‌باشد.

رهبر انقلاب اسلامی تنها راه تبدیل ایران به یک کشور نمونه را تکیه بر ظرفیتها و امکانات داخلی برشمردند و تأکید کردند: تحقق این هدف، نیازمند راهبرد و برنامه ریزی صحیح، کار و تلاش بی وقفه و پرهیز از تنبلی و بیکارگی و اعتماد و اطمینان به دشمنان است.

ایشان خاطرنشان کردند: گاه دشمن موانعی بر سر راه ایجاد می کند که می توان با عقل و تدبیر این موانع را برطرف کرد اما در هیچ شرایطی نباید به او اطمینان کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، «تجربه برجام» را نمونه ای روشن از درستی ضرورت بی اعتمادی به دشمنان خواندند و خاطرنشان کردند: امروز حتی مسئولان دیپلماسی و کسانی که در مذاکرات حضور داشته اند، این واقعیت را تکرار می کنند که امریکا نقض عهد می کند و در ورای زبان چرب و نرم خود، به مانع تراشی و تخریب روابط اقتصادی ایران با دیگر کشورها مشغول است.

رهبر انقلاب افزودند: البته چندین سال است موضوع بی اعتمادی به امریکایی ها را تکرار می کنیم اما برخی، سختشان بود این واقعیت را قبول کنند.

ایشان با اشاره به مذاکرات هفته گذشته با پنج به علاوه یک در اروپا گفتند: در این جلسه، مذاکره کنندگان ایرانی به طرفهای مقابل گوشزد کردند که نقض عهد می کنید، به تعهدات عمل نمی کنید و همچنان مشغول مانع تراشی هستید.

حضرت آیت الله خامنه ای، گذشت بیش از ۶ ماه از آغاز اجرای توافق هسته ای را یادآور شدند و سؤال کردند: مگر بنا نبود تحریم های ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از ۶ ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده می شود؟ اگر نقض عهد امریکایی ها نبود آیا دولت نمی توانست در این مدت کارهای فراوانی انجام دهد؟

رهبر انقلاب با استناد به سخنان مسئولانی که قبل از اجرای برجام می گفتند پس از اجرای تعهدات ایران، تحریم ها یکباره برداشته می شود افزودند: اما اکنون، بحث رفع تدریجی تحریم ها مطرح می شود، چرا؟

ایشان با اشاره به ابراز ارادت و همراهی امریکایی ها در نامه های ارسال شده قبلی افزودند: حدود ۲ سال پیش گفتیم ملت به عنوان یک تجربه به مذاکرات هسته ای نگاه خواهد کرد تا ببیند امریکایی ها در عمل چه کار خواهند کرد و حالا مشخص شده که آنها بر خلاف وعده های خود، همچنان به توطئه و تخریب مشغولند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر تجربه اندوزی ملت ایران از رفتار امریکا در قضیه برجام گفتند: آنها می گویند بیایید در مسائل منطقه هم مذاکره کنیم، اما تجربه برجام به ما می گوید این کار سمّی مهلک است و در هیچ مسئله ای نمی توان به حرفهای امریکایی ها اعتماد کرد.

رهبر انقلاب افزودند: اگر دشمنِ انسان، حداقل به حرفش پایبند باشد می شود در برخی موارد با او گفتگو کرد اما اگر مثل امریکایی ها، نابکار باشد و برخلاف لبخندِ ظاهری، از نقض عهد ابایی نداشته باشد، نمی توان و نباید با او مذاکره کرد و این واقعیت، علت مخالفت مستمر بنده با مذاکره با امریکایی هاست.

ایشان، مشکلات و چالشهای منطقه ای ایران و امریکا را با مذاکره، غیرقابل حل دانستند و تأکید کردند: باید با عزم راسخ در راه صحیح پیشرفت مادی و معنوی کشور حرکت کنیم؛ آن وقت همه خواهیم دید که دشمن به دنبال ما می دود نه ما به دنبال دشمن.

رهبر انقلاب با استناد به سخنان مسئولان دیپلماسی خاطرنشان کردند: امریکایی ها می خواهند همه چیز را بگیرند و هیچ چیز ندهند و مذاکره با چنین دولتی به معنای «انحراف از راه صحیح پیشرفت کشور، دادن امتیازهای پی در پی و تحمل عملی زورگویی، تخلف و نقض عهد» آنهاست.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تعبیر فوق العاده امام خمینی (رض) که امریکا را شیطان بزرگ می نامید، افزودند: براساس آیات قرآن، شیطان در قیامت به پیروانش می گوید باید خود را سرزنش کنید که چرا به وعده دروغین من اعتماد کردید و امروز نیز بی توجهی به دروغین بودن وعده های امریکا و اعتماد به او، مصداق همین مسئله خواهد بود.

حضرت آیت الله خامنه ای، جوانان و فرهیختگان کشور را به تأمل در سیاستهای کشور در قبال امریکا دعوت کردند و افزودند: این سیاستها براساس تجربه، شناخت دشمن، شناخت واقعی اوضاع کشور و منطقه و جهان، شکل گرفته است.

حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنانشان با تأکید مجدد بر لزوم تکیه نظری و عملی مسئولان بر ظرفیتها و استعدادهای فراوان داخلی کشور، احیای واحدهای کوچک و متوسط و توجه به اقتصاد دانش بنیان را باعث کاهش ملموس مشکلات موجود خواندند.

ایشان با دعوت از مردم برای مصرف کالاهای داخلی از جمله لوازم خانگی افزودند: متأسفانه با وجود تأکید بر ضرورت ممنوعیت واردات کالاهای دارای مشابه داخلی، بازارها پر از کالاهای خارجی است و تولید داخلی در فشار قرار دارد.

حضرت آیت الله خامنه ای برخورد قاطع با قاچاقچیان عمده و از بین بردن اجناس کلان قاچاق را، کاملاً ضروری برشمردند و افزودند: ادامه وضع فعلیِ تولید داخلی، یعنی بیکاری جوانان، رکود بیشتر و زندگی دشوار مردم، اینها را که دیگر نمی شود با ارتباط با امریکا و اروپا حل کرد، بلکه باید مسئولان اقدام کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای، مشکلات معیشتی مردم را دغدغه عمیق و مستمر خود خواندند و افزودند: همه مشورتها با صاحبنظران نشان می دهد راه حل این مشکلات تنها در گرو توجه و تکیه بر ظرفیتهای داخلی است.

ایشان رفت و آمد ماههای اخیر تجار خارجی را، حداقل تاکنون بی نتیجه خواندند و افزودند: هدف آنها، تسلط بر بازار مصرف داخلی است در حالیکه این مراودات باید به سرمایه گذاری واقعی و انتقال فناوری جدید بینجامد.

رهبر انقلاب، جلوگیری از فساد داخلی را، از مهمترین مسائل برشمردند و افزودند: مسئولان، الحمدلله صریحاً اعلام کرده اند که جلوی حقوقهای گزاف و زیادخوری ها را می گیرند و در برخی بخشها هم اقداماتی شده است که باید گسترش یابد و دنبال شود.

ایشان مسئولان را در رفتار و گفتار به ضدیت و مقابله با اشرافی‌گری فراخواندند و افزودند: وقتی اشرافی‌گری در قله های جامعه به وجود آمد، سرریز آن به بدنه مردم هم کشیده می شود، بنابراین باید با فرهنگ اشرافی‌گری کاملاً مقابله کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» افزودند: البته کارهایی شده است اما باید نتیجه این کارها، برای مردم محسوس و ملموس باشد.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به مسائل و شرایط پر غوغای امروز منطقه پرداختند و در تحلیلی کلان خاطرنشان کردند: در این مسائل نیز پای امریکا در میان است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، علنی کردن ارتباطات دولت سعودی با رژیم صهیونیستی را خنجری بر پشت امت اسلامی خواندند و افزودند: این کار سعودی ها گناه و خیانتی بزرگ است اما در این غلط بزرگ نیز امریکاییها نقش دارند، زیرا دولت سعودی تابع و مسخّر و چشم به دهان دولت امریکاست.

ایشان، تجاوز به یمن، بمباران بی‌وقفه «خانه‌ها، بیمارستانها، مدارس» و کودک‌کشی مستمر را جرم بزرگ دیگر دولت سعودی برشمردند و گفتند: این جنایات نیز با تسلیحات امریکایی و چراغ سبز آنها صورت می گیرد.

رهبر انقلاب افزودند: متأسفانه حتی وقتی سازمان ملل پس از مدتها قصد محکوم کردن این جنایتها را دارد، با پول، تهدید و فشار، دهان آن را می‌بندند.

ایشان خاطرنشان کردند: دبیرکل روسیاه سازمان ملل به این فشارها اعتراف کرد، اما باید به جای اعتراف کنار می‌رفت، نه آنکه بماند و به بشریت خیانت کند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، قضیه بحرین و ورود لشکر نظامی بیگانه برای اعمال فشار بر مردم این کشور را نمونه دیگری از اقدامات مورد حمایت امریکا خواندند و تأکید کردند: امروز دولت سعودی در دست افراد نابخرد است اما تحلیل دقیق مسائل نشان می‌دهد که دست امریکا در تمام این قضایا وجود دارد.

ایشان همچنین به نقش امریکایی‌ها در ایجاد و تقویت گروههای تکفیری با هدف اختلاف‌افکنی در امت اسلامی، ترویج «اسلام اموی و مروانی» و بدنام کردن «اسلام حقیقی» اشاره کردند و افزودند: امریکایی‌ها ادعا می‌کنند که علیه گروههای تکفیری ائتلاف تشکیل داده‌اند، در حالی‌که کار مؤثری علیه آنها انجام نمی‌دهند و طبق برخی گزارشها به این گروهها کمکهایی نیز می‌کنند.

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: البته گروههای تکفیری امروز دامن حامیانشان را هم گرفته‌اند، زیرا به قول ما ایرانی ها، هر که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در نوعی جمع‌بندی از این بخش سخنانشان، امریکا را به‌وجود آورنده یا تشدید کننده مشکلات منطقه دانستند و تأکید کردند: ملتهای منطقه قادر به حل این مسائل هستند و ما ضمن دعوت دولتهای منطقه، به آنها خاطرنشان می کنیم امریکا قابل اعتماد نیست و به دولتهای عرب به چشم ابزاری برای حفظ رژیم صهیونیستی و تحقق منافع استکباری خود در منطقه نگاه می‌کند.

ایشان، راه‌حل مسائل منطقه را «اتحاد ملتها و دولتهای مسلمان» و «ایستادگی در مقابل اهداف استکباری امریکا و برخی دولتهای اروپایی» خواندند و افزودند: باید این اهداف را شناخت و در مقابل آنها ایستاد و ملت ما نیز در همین مسیر، محکم ایستاده است.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند با وجود همه تلاشهای امریکایی ها نقشه‌ها و برنامه‌های آنها افشا شده و امریکا در منطقه روز به روز، رو به ضعفِ بیشتری است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای دخالت و دشمنی امریکا را منحصر به جمهوری اسلامی ایران ندانستند و افزودند: در قضایای اخیر ترکیه اتهامی قوی وجود دارد که کودتا با تدبیر و تدارک امریکایی‌ها انجام شده که اگر این مسئله ثابت شود، رسوایی بزرگی برای امریکا خواهد بود.

ایشان با اشاره به روابط خوب ترکیه با امریکا به عنوان متحدی منطقه‌ای، خاطرنشان کردند: امریکایی‌ها با اسلام و گرایش اسلامی مخالفند، بنابراین در ترکیه نیز که گرایشهای اسلامی وجود دارد، کودتا به راه می‌اندازند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته این حرکت سرکوب، و امریکا در چشم مردم ترکیه نیز منفور شد و امریکایی ها در عراق، سوریه و نقاط دیگر نیز به همین شکل، رو به ضعف هستند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به وعده قطعی الهی در نصرت یاری دهندگان دین خدا افزودند: اگر ملت ایران به این وعده قطعی خوش‌بین باشد و مقدمات آن را فراهم کند، همه مشکلات برطرف خواهد شد.

ایشان در ابتدای سخنانشان با اشاره به نزدیک بودن ماه ذیقعده (یکی از ۴ ماه حرام) افزودند: تعبیر ماه حرام به معنای احترام بیشتری است که خداوند برای این ماهها قائل شده و برخی کارها را در آنها حرام کرده است و به علت همین احترام الهی، باید در ماههای حرام، با توجه بیشتر به درگاه خداوند روی آورد و در کسب معنویت تلاش بیشتری کرد.

در این دیدار قشرهای مختلفی از مردم استانهای آذربایجان غربی، اردبیل، سیستان و بلوچستان، لرستان، کرمان و کرمانشاه حضور داشتند.
08
May

سجاد بهرامی مقدم

ضرورت های امنیتی ظهور اقتصادی جمهوری اسلامی ایران

برای حفظ موقعیت کنونی کشورمان در عرصه بین المللی و فراتر از آن ارتقا بیشتر موقعیت بین المللی جمهوری اسلامی ایران، ضرورت دارد که کشورمان در طول دهه های آینده میانگین نرخ رشد اقتصادی مطلوبی داشته باشد.

واقعیت سیاست بین المللی برای هر دولتی حیات در دنیایی بی رحم، پرمخاطره و نامطمئن است. در چنین دنیایی، بی اعتمادی دولت ها نسبت به نیات و مقاصد یکدیگر پیامد گریزناپذیر فقدان حاکمی توان مند و بی طرف بر فراز همه دولت ها است. در چنین محیطی دولت های قدرتمندتر قابلیت هایی بیشتر برای تاثیرگذاری بر امور بین المللی دارند. بطوریکه ریشه سلطه غرب در طول بیش از دو سده گذشته بر بخش چشمگیری از امور بین المللی را باید در میزان قدرت دولت های غربی در مقایسه با دیگر دولت ها تلقی کرد. این سلطه، ریشه در تحولاتی دارد که تا قرن نوزدهم سبب دگرگونی قاره اروپا شد. این دگرگونی عمیق حاصل ترکیبی از عوامل صنعتی شدن، ایدئولوژی­های مترقی و فشار رقابت بین المللی در بین دولت های غربی بود که جهان را از یک جهان چند مرکزی، که فاقد یک قدرت مسلط بود،  به یک نظم مرکز پیرامونی تغییر داد، و با توجه به میزان بسیار بیشتر قدرت اقتصادی و نظامی که دولت های غربی کسب کرده بودند، غرب در مرکز ثقل  این نظم بین المللی قرار گرفت.

چنین تمرکزی از منابع قدرت در غرب، تا پیش از آن بی سابقه بود. چندی پیش از آن در سال  1800 میلادی، تولید اقتصادی چین بعنوان جامعه ای آسیایی، هفت برابر انگلیس بود

http://www.farsnews.com/13950218001665

06
April
محمد ایوب در کتاب "خاورمیانه؛ از فروپاشی تا نظم‌یابی" تصویری شفاف، جامع و به هم پیوسته از وضعیت خاورمیانه امروزی را به تصویر می کشد که به تصور وی هر لحظه نوید "انفجار" را می دهد.

نقد و بررسی کتاب‌ها و مقالات در سایت شورای راهبردی روابط خارجی با هدف اطلاع از نگاه‌های کارشناسانه صورت می‌گیرد و به منزله تایید محتوای این متون، تبلیغ آنها یا قابل انتساب به این شورا نیست. مسئولیت نقد و بررسی ارایه شده نیز صرفا بر عهده نویسنده است.

عزیز حاتم زاده – دانشجوی دکتری روابط بین الملل

نویسنده که استاد روابط بین الملل در دانشگاه ایالتی میشیگان آمریکاست، با نشان دادن مهم‌ترین رشته های بحران در خاورمیانه کنونی، پیوند بین آنها و نحوه اثرپذیری این بحران‌ها را بر یکدیگر شرح می دهد. بحران هایی که به گفته او، نه تنها در سطح ملی و منطقه ای، بلکه در سطح بین المللی نیز می تواند پیامدهای فاجعه باری در پی داشته باشد.

ایوب به واسطه آثارش در حوزه‌های ژئوپلیتیک، مسایل امنیتی جهان در حال توسعه و اسلام سیاسی شناخته می‌شود. او از جمله متفکران فعال در حوزه روابط بین الملل است که به دلیل ریشه های جهان سومی خود همواره در زمینه توجه به مشکلات جهان سوم به طور عام و خاورمیانه و جهان اسلام به طور خاص اهتمام ورزیده است.

او قیام‌های مردمی در کشورهای عربی را "در حال تلو تلو خوردن بر لبه گور" می داند و در مقابل از "زمستان عربی" سخن می گوید. از دید ایوب، اگرچه این قیام‌های مردمی ناکام مانده، اما پیامدهای مهم و زیان‌بار آن نه تنها فرایند گذار دموکراتیک را در کشورهای عربی تقویت نکرده، بلکه ساختار دولت-ملت را در بسیاری از این کشورها شکننده و شکاف های قومی و مذهبی را تشدید کرده است. این قیام‌ها نه تنها به آرامش و شکوفایی منجر نشد، بلکه زمینه ساز انفجار و توفان شده است.

این کتاب که مهدی زیبایی و سجاد بهرامی مقدم آن را ترجمه کرده‌اند و پژوهشکده مطالعات راهبردی در سال 1394 چاپ اول آن را روانه بازار کرده، مشتمل بر شش فصل است. ایوب در فصل اول ضمن تصویر صحنه ای در حال انفجار از خاورمیانه، پنج منبع عمده چالش در این منطقه را افزایش نقش اسلام سیاسی و واکنش شدید به آن، کشمکش دائمی اسرائیل و فلسطین، موضوع هسته ای ایران، تشدید رقابت قدرت های منطقه ای در خاورمیانه و نقش و منافع قدرت های بزرگ در منطقه می داند که اگرچه برخی از آنها قدیمی و برخی جدید است، اما موضوع نگران کننده، حاد شدن همه این موضوعات در شرایط کنونی است. به گونه ای که این کشمکش ها به شکل‌های متنوعی از یکدیگر تغذیه می کنند. او در فصل های بعدی کتاب به تشریح هر یک از این بحران ها و مسایل و ارتباط آن با سایر موضوعات می پردازد.

در فصل دوم، به قدرت یابی اسلام میانه رو (در مقابل اسلام رادیکال) در نتیجه قیام‌های مردمی عربی پرداخته می شود که با نگرانی و سوء ظن غرب همراه بود. به اعتقاد نویسنده گرایش اسلام گرایان به فعالیت سیاسی و رقابت انتخاباتی در کشورهایی مانند مصر و تونس حاکی از این است که گروه‌های تندرو و رادیکال اسلام گرا به حاشیه رانده شدند. اما ایوب معتقد است که این گروه‌ها اگرچه از بعد سلبی (مخالفت با رژیم‌های خودکامه و غرب) موفق بوده اند، ولی در صورت آزمون از جنبه ایجابی و اداره حکومت موفق تخواهند شد. با این حال، او استدلال می کند که سرکوب این جریان های میانه رو با هدایت عربستان و حمایت ضمنی غرب، مانند آنچه در مصر بر سر حکومت مرسی و اخوان آمد، بار دیگر گروه‌های اسلامی را به سمت مبارزه مسلحانه سوق خواهد داد و موضع اسلام گرایان رادیکال را در منطقه تقویت خواهد کرد.

در فصل سوم، او نشان می دهد که چگونه زیاده‌خواهی کابینه‌های مختلف در رژیم صهیونیستی و حمایت بی قید و شرط آمریکا از این رژیم، کشمکش فلسطین و رژیم صیهونیستی را تبدیل به یک "بازی با حاصل جمع جبری صفر" کرده است. او معتقد است موج قیام‌های عربی به تقویت موضع حماس در برابر رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان منجر شده و از احتمال وقوع "انتفاضه سوم فلسطینیان" در کرانه باختری سخن می گوید که می تواند ابعاد گسترده تر و خشونت آمیزتری داشته باشد. از دید ایوب، "راه حل دو دولت" به پایان خود رسیده و آنچه بیش از همه محتمل است، شکل گیری "یک دولت آپارتاید" است که نه تنها پایان بحران نیست، بلکه عامل تشدید آن خواهد بود.

نویسنده در فصل چهارم رقابت قدرت های منطقه ای (ایران-عربستان-ترکیه) و قدرت های بزرگ (آمریکا-روسیه) را در پرتو تحولات جاری خاورمیانه در مصر، سوریه، یمن، عراق و لیبی به تصویر می کشد. اوج این رقابت متداخل را در سوریه می توان دید که نه تنها چشم انداز رسیدن به راه حل را از بین برده، بلکه باعث تشدید آن و سرایت ابعاد این تنش داخلی به سایر موضوعات و مناطق خاورمیانه شده است. ایوب معتقد است که این رقابت ها نه تنها سرشت کشمکش های داخلی را بدتر کرده، بلکه فرایند گذار به جوامع باز و دموکراتیک را نیز پیچیده و دشوار ساخته است. در تمام این تحولات نقش عربستان به عنوان یک نیروی "ضدانقلاب" برجسته است.

فصل پنجم کتاب، "چالش هسته ای" ایران را مورد بررسی قرار می دهد. نویسنده با تشریح "منطق" ایران در تاکید بر انرژی هسته ای، نشان می دهد که آمریکا و رژیم صهیونیستی چگونه با تهاجمی نشان دادن این رویکرد دفاعی ایران، آن را به موضوعی لاینحل تبدیل کرده اند. او با تاکید بر اینکه حمله نظامی به ایران موضوع را حل نمی کند و پیامدهای مخربی نیز دارد، راه حل برون رفت از این مساله را ایجاد "خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته ای" می داند که آمریکا و رژیم صهیونیستی مهم‌ترین مخالفان آن هستند. ایوب معتقد است هم حمله نظامی به ایران و هم رقابت تسلیحاتی اتمی پیامدهای ناگواری برای منطقه درپی خواهد داشت.

در فصل ششم، نویسنده با یاس واقع بینانه از پایان غیرقابل انتظار قیام‌های عربی سخن می گوید که "در پشت باتلاقی از نظام های سیاسی ورشکسته، دولت های ناتوان، جنگ های نیابتی و چشم انداز خیزش مجدد رادیکالیسم اسلامی قرار دارد". از این منظر، این قیام‌های مردمی نه تنها به سرمنزل مقصود نرسید بلکه تاثیر مخربی بر ساختار دولت در جهان عرب به جای گذاشت. او می نویسد که "نیروهای رها شده ناشی از بهار عربی، مشکلات از پیش موجود در خاورمیانه را بدتر نموده و همچنین ابعاد جدیدی به آنها افزوده است". ایوب معتقد است کودتا در مصر و سقوط اسلام گرایان میانه‌رو، افزایش رادیکالیسم اسلامی در بین اسلام گرایان سراسر منطقه را در پی خواهد داشت. او همچنین با توجه به روند بحران سوریه و عراق کشمکش داخلی اسلام گرایان در قالب شیعه-سنی را رو به افزایش می داند. او احتمال متلاشی شدن خاورمیانه را از درون زیاد دانسته و شرایط آن را با اروپای قبل از جنگ جهانی اول مقایسه می کند.

نویسنده در پایان تصویری تاامید کننده از کشورهای عربی با توجه به اوضاع مصر، سوریه، لیبی، یمن و بحرین ترسیم می کند و مشکلات تمام این کشورها را ناشی از "تبانی فعالانه عربستان سعودی و همدستی منفعلانه آمریکا" می داند. ایوب کتاب خود را با این جمله تمام می کند: تردید وجود دارد که در طولانی مدت خبرهای خوشی از جهان عرب بشنویم.